لازم است ابتدا تذکر دهم مطبوعات غیر حرفه ای نه یعنی غیر کامل یا پایین تر از سطح حرفه ای . بل بدین معنی که دست اندر کاران آن ، روزنامه نگاری را بصورت حرفه و شغل تعقیب نمیکنند و درپی کسب درآمد از آن نیستند . شاید بشود گفت کار برای دل .
اما بعد
پنجمین جشنواره مطبوعات غیر حرفه ای شاهد حضور بسیار گروههای دانشجویی و غیر دانشجویی از سراسر کشور بود . آذربایجان ، گلستان ، خراسانها ، چهار محال ، تهران و ... و البته اصفهان که خود میزبان بود . آنچه در میان مطبوعات غیرحرفه ای بیش از حرفه ایها به چشم میخورد ، شور و ایمان به آرمان خبررسانی بود . آنچه که مطبوعات حرفه ای در پس هزاران پیچ و خم خود ساخته یا پیش ساخته ! کمابیش به فراموشی سپرده اند.
در مصاحبه ای که با مطبوعات دانشگاهی حاضر در نمایشگاه داشتم اهم مشکلات آنها به ترتیب 1 - ضعف مالی و عدم حمایت 2 - مشکل تراشی مدیریت و مسئولین دانشگاه در راه اطلاع رسانی آزاد 3 - عدم اجازه جهت تشکیل جلسات هیأت تحریریه ( با توجه به اینکه هیأت تحریریه از آقایان و خانمهای نامحرم متشکل است ) . مشکل دوم را دوستان با عدم دخالت در امور دانشگاه و سکوت در برابر مشکلات دانشجویی یا نوشتن و به جان خریدن تنبیه و ممنوعیت فعالیت نشریه حل کرده بودند ! مشکل اول هم با کمک پدرانشان کم و بیش حل شده بود !! مشکل سوم هم که با ازدواج موقت قابل حل است !!! ( این پیشنهاد عالمانه از طرف من بود ) بدینصورت فعالیت نشریه هم بیشتر و هم جدیتر میشود !!!
از شوخی که بگذریم دردها را باید گفت . و اگر دردها را خود نبینیم یا به آنها که میبینند فرصت بیان ندهیم ، آنگاه از آن آگاه میگردیم که دملی چرکین یا مرضی کشنده وجودمان را فرا گرفته است . که درد نشان بیماریست و برای آگاهی . این میان قشر جوان دانشجو و روحانی بهترین گزینه برای بیان دردهاست . که مصلحت اندیشی و ترس و ملاحظه و ناآگاهی در آن کمرنگتر از هر جایی است . باید نشست و گوش داد نه فریاد کشید و بست و گرفت . باید خوشحال بود که دانشجو فریاد بکشد و طغیان کند در برابر فساد و تباهی . و اگر چنین نکند باید به حال مملکت گریست ، که دانشجویش گوسفند گشته و دانشگاهش ...
در نمایشگاه قدرتی در جوانان کشورم دیدم که اگر هدایت بشود ( اگر، اگر، اگر ) میتواند جهان را متحول کند . و اما من در نشریه ای مسئول واحد عکس بودم .